پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تدفین و عزاداری
نوشته شده در جمعه 30 مهر 1395
بازدید : 451
نویسنده : بيك بابا

 

مرگ بر هر خلق شده ای وجود دارد. انسان ها نیز از این مقوله به دور نیستند. در زمان های گذشته ،

وقتی فردی از خانواده فوت می نمود همسایگان و فامیل در مرخله نخست اقدام به روبه قبله کردن

مرده ، بستن چشم و دهان مرده، دلداری صاحب عزا ، تهیه امکانات شتسشوی میت در حیاط

خانه می کردند( تهیه آب گرم در دیگ،یک لنگه درب یا نردبان،کفنی،صدر و کافور و حنا،دو

تیکه چوب کوچک از درخت بید یا انار، غسال یا غساله ،آوردن تابوت بزرگ و سنگینی

از مسجد یا گورستان، گورکن و قبر). مرده  را پس از شستشو و تکفین ، حاضرین برای

.ادامه

 


:: برچسب‌ها: فوت , مراسم , قبر , دیزج خلیل ,



دوره گردها
نوشته شده در جمعه 30 مهر 1395
بازدید : 505
نویسنده : بيك بابا

 

 آمدن دوره گردها تحت عنوان فروشنده سبزی و سیفی جات ،

نمک،بساطی یا چرچی که اهل منطقه بودند یا فروش الک ،

دایره، غربال که جزء عشایر( قراچیلار که در اصل همان

کراچیلر که از نوادگان کراچی های هند بودند و از گذشته

در مناطق آذربایجان سکونت داشتند) خود داستانها دارد. 


:: برچسب‌ها: دیزج خلیل , شهید , مطلبیان , نظمی , پولیزاده , افسری آذر ,



کاشت.داشت. برداشت
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 450
نویسنده : بيك بابا

 

کاشت غله و حبوبات و علوفه به طور معمول کشت آبی در پاییز و بهار بود. قبل

از شخم زدن زمین چنانچه زمین خشک وسفت شده بود یک وعده آبیاری  انجام

و در فرصت چند روزه زمین قابل شخم زدن می شد.شخم زدن زمین های

کشاورزی و باغات با گاو آهن و با استفاده از دو گاو انجام می گرفت.

کس که مسئول کنترل کاو ها برای شخم زمین بود، یک جفت کفش

چارق به پامی کرد وخیش یا پیش رونده را مجهز به پوشش

فولادی ساخته، چوب طوق  را به همراه طوقه های مثلثی

به گردن گاوهای نرقرار می داد . موقع شخم زدن صدای

هو هو توسط استاد شخم زنی( جوتچی) بلند ، هنگام

خوردن چاشت شوخی ها و توکل ها به راه بود

تا شخم زدن خاتمه یابد.بعد از شخم زنی نوبت

به پاشیدن تخم غلات و کرت بندی می رسید،

معمول بود...........ادامه

 


:: برچسب‌ها: کاشت , داشت , دیزجی , خرمنکوب ,



رمضان
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 453
نویسنده : بيك بابا

 

ماه رمضان برای مردم روستا از حرمت خاصی برخوردار بود، دنبال کردن

رویت ماه در شب آخر ماه شعبان  و شب آخر رمضان را کاری مستحب

دانسته و غروب به پشت بام منازل یا مسجد به احتمال دیدن ماه میرفتند.

روز های ماه رمضان برای استفاده از کلام وعاظ و ادای نماز

جماعت در مسجد حاضر می شدند و ما بقی اوقات را به کار

و زندگی روزانه می پرداختند.. چون امکانات مدرن وجود

نداشت ساعتی قبل از سحری و چند دقیقه مانده به اذان

صبح، توسط یکی از جوانان در کوچه ها شیپور زده می شد.

اذان صبح وظهر و مغرب توسط  موذن بر بالای پشت بام مسجد با

صدای بلند ادا می گردید.در اواخر دهه چهل با آمدن برق و بلندگو، این

کار ها نیز راحتر و رساتر شد.برای شیپورنواختن خیلی از جوانان همکاری

داشتندولی آقای محمد قوخماز سرآمدتر به نظر می رسید،اذان نیز توسط افرادی

همچون قربانعلی کرم زاده ، حسین علی افامی، جعفر صادق دهقان ،مسعود باباپور، قاسم لطیفی،

حسین غازیان اجرا می گردید.در مراسم های نماز جماعت آقای محمد شفی شفی زاده ، آقای رستمعلی

نقابی بین دو نماز ظهر و عصربه خواندن دعای ماه رمضان و میرزا محمد دلالت ضمن حضور

در صف نماز و ادای تکلیف،به عنوان مکبر هم بودتا صف های بعدی مراحل نماز را متوجه

شوند. شبهای قدر  دعای شب قدر و زیارت وارث  توسط آقایان شفی زاده ، رستمعلی نقابی

، نوجهانی ها ، جعفر صادق دهقان و حسن زنده دل ، یوسف رسول زاده قرایت می شد،

شخنرانی وروضه را صرفا روحانی محل ( قدرت  وجدانی سرابی)به عهده داشت. 

 صادق


:: برچسب‌ها: دیزجی , رمضان , شبستر ,



آب وبرق
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 431
نویسنده : بيك بابا

 

 

وقتی سپاه بهداشت وارد

روستا شد اولین دستورات او

را بیاد دارم یکی در مورد وضعیت

بهداشت حمام ، تغییر وضعیت خروجی

آب چشمه  و تقسیم آن در دو مسیر جداگانه

، سم پاشی بعضی از اماکن دامی بود فکر کنم

نامش سرباز سلطانی بود، خانه انصافی نیز تشکیل

شده بود که در واقع در روستا چندان موفقیتی نداشتند و

مراجعات نیز کم بود،سال چهل و چهار بود که برق  رسانی بعد

از تیر گذاری و فروش حق عضویت توسط آقای محمود مرندی  با استفاده

از موتور برق  انجام شد ، غروب بر قلم دوش برادرم بودم و اکثر مردم در کوچه ها

ایستاده بودند تا روشن شدن اولین برق را در روستا تماشا کنند  . بعدا نیز این برق به

شبکه سراسری متصل شده و گرد سوز ها ، زنبوری ها، هفتی ها و ... که نفتی بودند از

رونق افتادند ولی بعد از نیمه شب  دوباره مورد استفاده قرار می گرفتند چرا که برق ها از غروب

تا نیمه شب روشن بودند.ولی اکثر مردم برنامه خود را با این وضعیت تنظیم کرده و امکانات برقی را

نیز بر همین اساس تهیه کرده بودند. و لوله کشی  آب نیز با همت مردم و همچنین تامین مقداری

از هزینه با استفاده از فروش دیگ بزرگ گرمخانه حمام در سال هزار و سیصد و پنچاه  بعد از

فروش حق عضویت  به خانه ها وصل شد لازم به توضیح است که با توجه به استقبال

عمومی برای خرید انشعاب آب ، اقدام به نصب شیر برداشت عمومی در کوچه

ها نشد.کدخدا هم چندان برشی در روستای ما نداشت مگر اتفاق خاصی

می افتاد و به عنوان میانجیگر وارد موضوع می شد و ژاندارم ها نیز

یادم است سال های چهل و جهار یا پنج بود که برای سرباز گیری

آمده بودند و بنده خدایی به سختی کلمات فارسی را به کار

می برد و به آنها می گفت بوسیار اینجا تهرانه یعنی بسیار

جوانهای اینجا در تهران اقامت دارند و ژاندرم نیز مطلب

را دریافت نمی کرد.در مجموع می شد گفت در آن

روزگاران نیز مردم روستا استقلال فکری خاصی

داشتند و رو به توسعه بودند.


:: برچسب‌ها: مرندی , برق , آب , تهران , قدیم ,



دبیرستان رضا خورشیدی
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 573
نویسنده : بيك بابا

 

 

نیمه اول سال پنچم بود که به دبیرستان رضا خورشیدی نقل مکان شد و به دلیل تغییر سیستم

تحصیلی به راهنمایی ،کلاس های راهنمایی در آنجا شروع شد مدرسه ای که آزمایشگاهی

داشت و کادر آموزشی تغییر کرده بود ، تعدادی از کلاس ها به صورت مختلط بود و برای

هر درسی معلمی جدا ( آقا و خانم) سر کلاش حاضر می شد، دیگر مثل دبستان

مینو نبود که شاگردان فقط از هفت محله باشند بلکه شاگردان جدیدی از وایقان

و نوجده هم به کلاس ها اضافه شده بود، سطح تحصیلی معلمین و رفتار

های آنان فرق کرده بود،برنامه های دو هزار و پانصد ساله تشکیل

می شد و بعضا والدین برای مسایلی به مدرسه دعوت می شدند،

دختران و پسران مثل خواهر و برادر در کنار هم بودند هرچند که کوری

خوانی هایی  در کلاس بین این دو قشر وجود داشت ولی افکار منفی بین

آنان واقعا در حد صفر بود و هنوز هم بعد از گذشت سالها از این کلاس ها دختران

و پسران همکلاسی آن روزگار خیلی محترمانه با همدیگر سلام وعلیک دارند و احترام

همدیگر را رعایت می کنند. دبیران آقا و خانم را هر کجا ببینند تکریم می کنند ،کادر تربیتی آن

روزگار عبارت بودند از آقایان رستمعلی نقابی، حسین نقابی، محمد زاده ،میرزا محمد زاده،رسول زاده،

میرزایی ، کبود،خانم ها جعفری ، رشدی،کلام الهی، ،مزین دیزجی و ... که اکثر دانشگاه دیده

بودندیا در سطوح بالای تربیت معلمی و بیشتر دبیران از تبریز می آمدند.یادشان گرامی و

عاقبتشان به خیر . جا دارد از مدیریت  و ارشادات اخلاقی مرحوم برادران نقابی در آن

دوران  یادی شود که روابط اخلاقی خوبی را در آن محیط  مختلط برقرار کرده بودند.

ماجرای درخت کاری سمت جنوب حیاط دبیرستان ، مسابقات مختلف بویژه الاغ

سواری در جشن سلطنتی ،رد وبدل شدن نگاتیو پلی گپی سوالات امتحانی،

جابجایی تخته پاک کن اسفنجی آجری رنگ با آجر یا تخته  نگهدار چلو درب

کلاس برای سر بسر گذاشتن با دبیر ، رفتن اردو با بعضی از دبیران ،

گرفتن تغذیه رایگان بعضی از بچه ها با لطایف الحیل یا تهدید ،

خواندن کتاب های ممنوعه سیاسی وایجاد ارتباط پنهانی با

دانش آموزان مورد اعتماد ،رفتن به باغات برای درس

خواندن وتماشای فیلم های باراتا و مرد شش میلیون دلاری..

.. هریک داستانی جداگانه است که مجال پرداختن به تک تک آنها

از حوصله خارج است.نیاز به عنوان نیست که این دبیرستان نیز در ارتقاء

علمی منطقه خدمات شایانی داشته است. من دبیرستان گلشن راز شبستر

را نیز تجربه کرده ام  ولی خاطرات این دوران  با خلد آشیان حسین پررنگ که به حق

جوانی فهیم ، خداجوی ،درد آشنا ، با ادب و محجوب بود شروع و خاتمه می یابد.چند مدتی

نیز بادوستان بزرگوار ومتدین و تلاشگر حسن کا ظم پور و قاسم ناپیدا به اتفاق چهار نفری خاطراتی

بیاد ماندنی بر خود بوجود آوردیم.


:: برچسب‌ها: دیزجی , رضاخورشیدی , مینو , شبستر ,



محرم
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 676
نویسنده : بيك بابا

 

حسینه یئرلر آغلار ، گویلر آغلار      بتول و مصطفی پیغمبر آغلار

چند روز قبل ازشروع ماه محرم و رمضان، خانم های متدین یک روز را انتخاب و به صورت دسته

جمعی و وضو گرفته اقدام به نظافت کامل ظروف ،فرشها، در و دیوار و زیر ستونهای مسجد

می پرداختند . چون مسجد به تعدادانگشت شماری مرفوش داشت بانوان برای نشستن،

 تشکچه انفرادی تهیه و در روز نظافت عمومی مسجد ، هر کس جایگاه خود رامشخص

و تشک را در آن محل پهن  می کردند.عده ای نیز هر موقع به قصد مسجد از خانه

خارج می شدند یک قطعه  تشک کوچک (زیر انداز ) را همراه می آوردند .و در

محل مناسب می نشستند ولی این امر درسمت آقایان کمتر مشهود بود..

عمده  نذورات و توسل به شهدای کربلا در مسجدهزینه و اجرا  می گردید

ولی جلسات منازل برای بانوان هم بعد یا قبل از شروع برنامه مسجد

اجر میشد. روحانی محل که از قم اعزام می شد قبل یا بعد از

سخنرانی در مسجد به منازل می رفت تا احکام و روضه

بخواند..نذورات خوردنی نیز عبارت بود از کلوچه محلی

، شیر خالی یا شیر مخلوط با چایی و یا چایی تنها،

به ندرت خرما یا حلوا در این جلسه ها.این

جلسات توزیع می شد. ادامه.......

هرگونه بهره برداری با قید منبع بلامانع است


:: برچسب‌ها: ایران , دیزجی , محرم , هئیت , عزاداری ,



نفت روستا
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 430
نویسنده : بيك بابا

 

قبل از فراوانی نفت و کبریت ، معمولا برای آتش زدن اجاق و تنور از زغال آخگر باقی

مانده در زیرخاکستر استفاده می شد.چنانچه  روزی اخگری در منزلی نبود.

باید خاک انداز فلزی را بر داشته و در همسایه را زد، که فلان باجی در  

منقلیا در اجاق آتش دارید برای شعله ور کردن اجاق بدهید. .

همسایههم یک تیکه زغال سرخ شده را به کهنه

پارچه ای پیچانده و می گفت (توکلسن سلیقه) ،

فوت کنتا خاموش نشه تا به اجاقتان برسد.

بعد ها که کبریت و نفت در مغازه ها

زیاد شد، مردم به استفاده

از نفت و کبریت افتخار می کردند. خرید

نفتبا استفاده از ظروف لیتری خریداری و صرفا

در چراغ های روشنایی فتیله ای و اواخر در چراغ های

زنبوری مورد استفاده قرار می گرفت . افراد باسلیقه به طور

معمول بعد از پختن غذا بر روی اجاق های هیزم سوز، مقداریاز اخگر ها

را در داخل منقل یا اجاق زیر خاکستر پنهان می کردند تا در روز آتی بجای کبریت و آتش

زنه مورد استفاده قراردهند.  


:: برچسب‌ها: نفت , ایران , دیزجی ,



قران
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 538
نویسنده : بيك بابا

 

قران مجید این معجزه الهی از دیر باز مورد احترام و تکریم مردم روستا بود. در گذشته های دور که صنعت چاپ

سنگی رونق نگرفته بود در تعدادی از منازل قران وجود داشت وبعضا تولد ومرگ و وقایع مهمه را در حاشیه قران

یادداشت می کردندولی آنچه به داد دارم احتمال نبود قران در منازل بعید به نظر می رسد.مردان  وزنان روستا به شیوه

های مختلفی قران فرا می گرفتند که از جمله آنها استفاده از ملا باجی ها و مکتب دار ها و خواند اصطلاحا

عم جزء، بازگویی سعر هایی 

ادامه

 


:: برچسب‌ها: قران , دیزج خلیل , دیزجی , ایران ,



بهداشت وحمام
نوشته شده در پنج شنبه 29 مهر 1395
بازدید : 451
نویسنده : بيك بابا

 

حمام روستای دیزج خلیل علیا  دارای تاریخ طولانی ( بیش از سی صد سال)است.

حمام به صورت زیر زمینی ودارای کنبد هایی با روشنایی خاص و محل کفش کن

، رخت کن جداگانه با آّب نما یا حوض کوچک ، محل ویژه شستشوی پا و

اتاق های ویژه نظافت موهای زاید، گرم خانه برای شستشوی

عمومی و دوش های انفرادی بود.(خزینه را من ندیدم یا به

حالت رویا بخاطر دارم) ، آتش دان دربیرون از حمام. آب

مصرفی آن بوسیله لوله های سفالی مستقم و قبل

از خروجی چشمه آ ب کاریزو بهداشتی تامین

می شد .فاضلآب به طور زیر زمینی  در فاصله  مناسبی 

 معروف به گنداب منتقل و دفن می گردد. گنبد های حمام دارای

منفذ های روشنایی از سنگ مرمر شفاف بودند که بعد ها شیشه جای

آنها را گرفت. بعد برق آمد.هرچند این حمام به صورت اجاره در اختیار افراد

مختلف قرار می گرفت و هرکس بر اساس سلیقه خود تزیناتی بر آن می افزود

و اکثر مردم از حوله و قطیفه (لنگ) و کیسه و صابون شخصی استفاده می کردند

ولی چند لنگ بطور امانی در حمام وجود داشت.داخل حمام دلاک یا کیسه کش برای آقایان

و بانوان وجود داشت که هر دلاک یا کیسه کش برای خود روش های خاصی را دنبال می کردو هزینه

جداگانه دریافت می نمود و فرد تازه وارد از روی ادب برروی حاضرین یک سطل آّ گرم می ریخت.

. چنانچه کسی وسایلی کم می اورد از حمام تامین می شد ولی بعد از ورود دستور های

بهداشتی ، استفاده از این وسایل به صورت عمومی نیز قطع گردید. حمام دارای سه

برنامه خاص( ساعاتی برای خانم ها و ساعاتی برای مردان و شب ها به صورت

خصوصی )بود. شادترین زمان این حمام مربوط به زمان اختصاص  عروس

یا داماد و همراهان  محسوب می شود، چون صدای ساز و نوا از حمام

بلند ، شیرینی و شربت  برقرار، موقع رفت و برگشتن عروس و

دامادبه حمام: نوازندها با صدای دایره و ساز عروس و داماد

و همراهانشان رامسرور می کردند .هزینه نگهداری

سالیانه حمام توسط عموم مردم تامین می شد. کسان زیادی 

 مدیریت  حمام را به عهده داشتند که در اینجا نیازی به  اوردن اسامی

انها نیست . این حمام سال هاست مورد استفاده قرار نمی گیرد و مطالعه

برای بهره برداری فرهنگی به طور سینه به سینه مطرح است.

                                                صادق

هرگونه بهره برداری با قید منبع بلامانع است

 


:: برچسب‌ها: حمام , قدیم , بهداشت , دیزجی ,